اس ام اس احساسی
اس ام اس عاشقانه ناز و زیبا دی ۹۲
اس ام اس های عاشقانه و احساسی و جدیدترین پیامک های غمگین سری دی ماه ۹۲ را در این مطلب بخوانید و لذت ببرید…
برای مشاهده اس ام اس احساسی به ادامه مطلب بروید…
تو را من یاد دارم همه “هنگام” ، نه چون نیما که میگوید “شباهنگام”
.
.
برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیما : “یادت روشنم میدارد”
.
.
یکی بود هنوزم هست
یکیو دوست داشتم هنوزم دوستش دارم
آهای یکی ، هنوزم تکی !
.
.
آنقدر دوستش داشتم که وقت دعا در حالیکه آرزویش را نمیدانستم ، آرزویش را من هم آرزو کردم !
آرزویمان چه زود به واقعیت رسید : رفت …
.
.
آهاى همیشگى ترین در قلبم !
همان قلب را فدایت میکنم ؛ کنج دلت جایى هست براى یک فدایى ؟؟؟
.
.
چه بوشم إ درد دلم ؟
تا باور بکی آواره تونم
عزیز خیاره ، خنه شیرینم
خدا مزانی بی تو غمینم
خدا مزانی یه آرزومه
بی تو نمینم ، بی تو نمینم !
.
.
اگه دیدی آدمی با تنهاییش حال میکنه بدون راز قشنگی تو دلش داره و اگه تونستی حریم این تنهایی رو بشکنی بدون تو از رازش قشنگتری !
.
.
بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی ، سکوت کنی ، بهونه هاشو به جون بخری !
تموم که شد آروم در گوشش بگی : با من نجنگ ، من دوست دارم …
.
.
تورا به جای همه ی کسانی که نشناختم دوست میدارم
تورا به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم
تورا به خاطر دوست داشتن دوست میدارم توتورا به جای همه ی کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم !
.
.
این روزها قدم که میزنم منحرف میشوم به سمت چپ !
چیزی در قلبم سنگینی میکند مدام ؛ راستی جای تو خوب است ؟
.
.
گاهی به خاطرش ماندن را تحمل کن ؛ رفتن از دست همه برمی آید …
.
.
گهگاهى سفرى کن به حوالى دلت
شاید از جانب ما ، خاطره اى منتظر لمس نگاهت باشد !
.
.
آنقدر سبزی در خاطرم که هزاران خزان ، برگی از یادت را زرد نمیکند …
.
.
دوستی خاطره ای نیست که از یاد رود
خار و خاشاک سبک نیست که با باد رود
دوستی با تو بهاریست پر از عشق و امید
دوستی با تو محال است که از یاد رود
.
.
تنها که باشی باران نمی شویدت ، غرقت می کند در خاطرات نرفته از یاد …
.
.
وقتی رفت گفت تو را هم می برم
با خوشحالی گفتم : کجا ؟
گفت : از یادم !!!
.
.
تنهایى قدرت میخواهد و این قدرت را کسى به من داد که روزى میگفت تنهایت نمیگذارم !
.
.
بدرقه اش کن ، شاید با دیگری خوشتر باشد ؛ مگر خوشحالیش آرزویت نبود ؟
.
.
خطت را که عوض کردی ، من ماندم و دوستت دارم هایى که هیچ وقت دیلیورد نشد !
.
.
شب سردیسٹ و من افسردہ
راہ دوریسٹ و پایی خسته
تیرگی ھسٹ و چراغی مردہ
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ھا ساز کند پنهانی
نیسٹ رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است
ھردم بانگ برآرم از دل
وای ، این شب چقدر تاریک است !
خندہ ای کو که به دل انگیزم ؟
قطرہ ای کو که به دریا ریزم ؟
صخرہ ای کو که بدان آویزم ؟
مثل اینسٹ که شب نمناک اسٹ
دیگران را ھم ، غم ھسٹ به دل
غم من لیک ، غمی غمناک اسٹ …
.
.
دلم که میگیرد بغض میکند و میشود وبال گردنم
دردهایم خیلی نیست ، تو هستی و فراموش کردنت …
دردم میاد وقتی با دردهایت کلنجار میروم !
.
.
بین همه ی دلشوره هام لب پرتگاه وایسادم ، میدونم دستمو نمیگیری فقط محض رضای خدا پرتم نکن !
.
.
بعد از کلى رفاقت و با هم بودن ، از اونى که وابستش بودم یه یادگارى گرفتم : تنهایى …
.
.
در زندگى چیزى جز رفیق نداشتم اما حالا هرچه که دارم از رفیقانم دارم حتى تنهاییم را …
.
.
اگر بودنم در زندگى کسى فرقى ندارد ، خدایا لااقل بمیرانم تا شاید یک روز حتى یک نفر برایم سیاه بپوشد !
.
.
آهاى خدایا دیگر فرقى نمیکند برایم !
من جهنمى شده ام ؛ امشب میخواهم رگم را بزنم ، خسته ام از این همه امتحانى که به خاطر او پس داده ام !!!
فرستنده : مهدى
.
.
و ا ب س ت گ ى
این جمله بى جان روزى هزاربار جانم را میگیرد !
.
.
تو را با دیگری دیدم که گرم گفتگو بودی
با او آهسته میرفتی ، سراپا محو او بودی
نگاهت کردم ، بر من چو بیگانه نگه کردی
شکستی عهد دیرین را گنه کردی
گناهت را نمی بخشم ، گناهت را نمی بخشم !
.
.
شکسته ام میفهمی ؟
به انتهای بودنم رسیده ام اما اشک نمیریزم !
پنهان شده ام پشت لبخندی که خیلی درد می کند …
.
.
“این روزها” عجیب دلم برای “آن روزها” تنگ است …
.
.
و چه زیبا میگوید سهراب :
“همیشه خراشی ست روی صورت احساس”
.
.
من به هر تحقیرى که شدم با صداى بلند خندیدم و نام مرا گذاشتند “با جنبه” ،
بى آنکه بدانند خندیدم تا کسى صداى شکسته شدن قلبم را نشنود !
.
.
خسته ام !!! نه اینکه کوه کنده باشم ، نه ! دل کنده ام …
.
.
جای خالیتو با تنهایی پر کردم ، حرومش بشه هرکی جای خالیمو واست پر کرد …
.
.
دلگیرم از خاطره هایی که دستم از لمس کردنشان کوتاه است !
.
.
حرفی که تو دلت بمونه و هیچوقت نتونی بزنیش حرف نیس ، درده !
.
.
برایم دعا میکردید اگر تنهاییم را میدیدید
برایم دعا میکردید وقتی اشکهایم برای هیچ چیز پایین میریخت
برایم دعا میکردید اگر آرزوهای مرده کوچکم را در دستان سردم میدیدید
برایم دعا کنید ، امیدم به دعاهای شماست !
.
.
نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ، یک صحرا گذشته است …
.
.
پروانه از شراره ی آتش به هیچ وجه
“پروا” نکرده است که پروانه میشود
من با تو سوختم که بدانم چه میکشی
احساس سوختن به تماشا نمیشود …
.
.
من آرزو طلب نمی کنم ، آرزو میسازم
تو مرا به در بسته ی خزان میسپاری !
.
.
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
.
.
چه شب ساکتیست ، انگار هیچکس در دنیا نیست یا شایدم کسی در دنیای من نیست !!!
.
.
مرا پاپتی میخواند ، او که در راهش کفشهایم پاره شد !
“حسین پناهی”
.
.
دختری رو با دروغهایت فریب دادی ؟!
قبل از اینکه فکر کنی اون چقدر احمق بوده ، زیر لب بگو : من چقدر آشغالم ؟!!!
.
.
دلم را میپچم لای پتو تا مبادا سرما بخورد از بس رفتار این روزهایت سرد است !
.
.
گفتی منو فراموش کن اما بپرس که هنوز ارزش بیاد موندنو داری ؟
.
.
اگر افتخارت دل شکستن است به عزیزانت بگو برایت اسپند دود کنند ؛ اینبار “افتخار” که نه ، “حماسه” آفریدى !
.
.
یادم باشد به سهراب بگویم که دیگر عشق صدای تپش قلب ها نیست ، صدای فنر تخت هاست !
.
.
چرا ساکت نمیشوی ؟؟؟
صدای نفسهایت در آغوش او از این راه دور هم آزارم میدهد ، لعنتی آرامتر نفس نفس بزن …
.
.
از تاخته ای “عشق” بپرھیز !
گوشه نشین چه زود به سوی ھرکس که با او روبرو میشود دست دوستی دراز میکند ،
نه دست بلکه پنجه ات را در دست بسا انسانها بگذار و ھمان بهتر که پنجه ات
را ناخن تیز باشد …
.
.
طناب دار را به گردنم آویختند و گفتند آخرین آرزویت ؟
گفتم دیدن عشقم !
گفتند خسته است ، تا صبح طناب میبافته !!!
.
.
چقد سخته زن باشی و بخوای به یه مرد مردونگی یاد بدی !
.
.
سلامتی کسانی که به پای رفاقت سوختند ولی به نام رفاقت سکوت کردند
سلامتی کسانی که رفاقتشون بی منت است
سلامتی کسانی که به پای رفاقت جان میدهند ولی هرگز ادعای رفاقتشان نمیشود !
.
.
سلامتی دوستی که میخ نگاهش لاستیک دلم رو پنچر کرده تا من بی زاپاس تو جاده دوستیش بمونم !
.
.
همه برایم دست تکان دادند اما کم بودند دستانی که تکانم دادند
دوست و دست بسیار است ولی “دست دوست” اندک !
.
.
روزگاریست شیطان فریاد میزند “آدم پیدا کنید” سجده خواهم کرد !
.
.
بچه که بودیم اگر کسی بستنی مان را گاز میگرفت قیامت به پا میکردیم …
چه بیهوده بزرگ شدیم ، دلمان را گاز میگیرند اما سکوت میکنیم !
.
.
بچه که بودم وقتی چرخ و فلک میومد توی کوچه همه سوار میشدند ولی من پول نداشتم و فقط نگاه میکردم …
از همون بچگی چرخ فلک به کام ما نچرخید !
.
.
به سلامتی دختری که سر سفره عقدش به جای گفتن با اجازه بزرگترا گفت با اجازه ی عشقی که نذاشتن بهش برسم …
.
.
بزرگ که میشوی غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند غافل از اینکه لبخندهایت را در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای …
شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد !
.
.
بیا شاخه گلی بفرستیم برای تموم کسانی که الان در بین ما نیستند ولی دعاشون
هنوز کارگشاست و یادشون همیشه با ماست و جاشون تو دل ماست ؛ دلی که خیلی
وقتا هواشونو میکنه ، شاخه گلی به زیبایی یک حمد و سوره !
.
.
به سلامتی اونایی که وقتی دست میدن یه دنیا تعهد تو دستاشونه …
.
.
سلامتی ﭘﺴﺮی که ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﻴﺲ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﺎﻧﺪﻭﻳﭽﯽ ﺑﻐﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺸﺐ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﻋﺸﻘﻤﻪ ، “ﺑﻨﺪﺭﯼ” ﺑﺰﻥ !
.
.
پدرم کارگر بود ؛ مردی با ایمان که هربار نماز میخواند خدا از دستانش خجالت میکشید !
“سابیر هاکا”
.
.
نانوا هم جوش شیرین میزند بیچاره فرهاد !
.
.
کلاس نهضت سواد آموزی …ها : برای صدمین بار با من تکرار کنید “کشاورزان در مزرعه کار میکنند”
…ها : خدا قوت !
.
.
مبانی کامپیوتر در ….. : آن بخش از یک سیستم را که میتوان با چکش خرد کرد
سخت افزار و آن قسمت را که فقط میتوان به آن فحش داد نرم افزار گویند !
منبع:اس ام اس خور
اس ام اس غمگین شهریور 93 
